نتایج جستجو برای عبارت :

چند بار براتون اتفاق افتاده؟

واو واو واو
 
امروز یه اتفاق خنگولی خوب برای من افتاد راستی :)))
 
این اتفاق خنگولی قبلنا با ادم دیگه ای افتاده بود ولی این اتفاق خنگولی ازون اتفاقات نیست و همه چیز مسلم و جدیه.
 
مغروری و من فدای اون غرورت
 
آبی ترین آبی عشق رنگ احساس منه
 
اوه اوه اوههههههههههههههههههههههههههههه
 
(همزمان با نوشتن این دارم میرقصم میدونم باور نمکنین)
 
شب تو شب منه
شب شب عاشق شدنه :))))))))
 
 
 
این که از یه اتفاق بد که از اتفاق بد قبلی بدتر بوده سالم بیرون میای، هیچ خوب نیست. به نظرم خیلی هم ترسناکه. چون یعنی از اینی که اتفاق افتاده، بدترش هم هست در آینده. چی ترسناک تر از این که آدم بدونه قراره بازم دهنش سرویس بشه تازه خیلی بدتر از قبل؟ از کجا معلوم دفعه بعد جونت تموم نشه؟
 
 
غمت داره منو با خودش میبره به گذشته بودنتبه مادرم گفتم: «دیگر تمام شد»گفتم: همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می‌افتدباید برای روزنامه تسلیتی بفرستیمهمیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می افتد همیشه پیش از انکه فکر کنی اتفاق می افند همیشه پیش از انکه فکر کنی اتفاق میافتد همیسه پیش اط انکه فکر کنی اتفاق میافتد همیشه پیش از آنگه....همیشه..فکر کنی.... اتفاق افتاده بود ذیگر تمام شده بود تمام شده بود باید برای خودم تسلیتی بفرستم چرا که غمت مرا خواهد کشت
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۸
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایمدور از مولای خود در تنگنا افتاده ایمراه را گم کرده و بیراهه دائم می رویمدر غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایمکیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایمبرکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایمرنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته استوای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایممنتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۸
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایمدور از مولای خود در تنگنا افتاده ایمراه را گم کرده و بیراهه دائم می رویمدر غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایمکیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایمبرکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایمرنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته استوای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایممنتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر
نخست وزیر ژاپن سفر خودشو به خاورمیانه لغو کردهشما ببین چقد اوضاع وخیمه که یه سامورایی شجاع هم هم خودشو خراب کرده:-)
جاداره جان باختگان حادثه کرمان و سقوط هواپیما تسلیت بگم به خانواده هاشون...
اتفاقاتی که تو این چند روز افتاده  به طور معمول هر 500 سال یبار اتفاق می افتاد ولی ما همه رو  یه هفته به چشم دیدیم!
این نشون میده که هر کدوم از ما باید چقدر رو خودمون کار کنیم و همیشه آماده باشیم چون هر لحظه میتونه اتفاقات ویرانگری بیفته...
دعا برای نبود جنگ
در درونم چیزی اتفاق افتاده بود و بدترین چیز ها همیشه در درون ادم اتفاق می افتد . اگر اتفاق در بیرون بیفتد مثل وقتی ک اردنگی میخوریم میشود زد ب چاک 
اما از درون غیر ممکن است 
وقتی به این حالت دچار میشوم میخاهم بروم بیرون و دیگر به هیچ کجا برنگردم . مثل این است ک وجود دیگری در من باشد 
شروع میکنم ب زوزه کشیدن خود را روی زمین میاندازم سرم را ب این طرف و ان طرف میکوبم تا بیرون برود انا غیر ممکن است 
پا ندارد ؛ ادم ک از داخل پا ندارد 
تابحال براتون پیش اومده که یه اتفاق، یه موقعیت یا یه آدم و پشت سر بذارید ولی هرازچندگاهی ولی باز براتون تکرار شه، بهتون یادآوری شه یا به یه شکلی انگاری همیشه هست و هرچقد سعی میکنید که ازش بگذرید نمیشه .
تابحال به این فکر کردید ته این زنجیر ممکنه به کجا ختم شه؟ برای هرکسی میتونه متفاوت باشه . شاید من بعد چهار بار روبرویی دست به یه کار عجیب برای خلاص شدن ازش بزنم و یکی دیگه تا آخرین روز زندگیش سعی کنه نادیده‌ش بگیره .
تابحال به این فکر کردید اولی
افتاده‌ایم
عکس خورشیدیم در آب روان
افتاده‌ایم
ناامید از جذبهٔ خورشید تابان
نیستیم
گر چه چون پرتو به خاک از
آسمان افتاده‌ایم
رفته است از دست ما بیرون
عنان اختیار
در رکاب باد چون برگ خزان
افتاده‌ایم
نه سرانجام اقامت، نه امید
بازگشت
مرغ بی‌بال و پریم از آشیان
افتاده‌ایم
بر نمی‌دارد عمارت این زمین
شوره‌زار
ما عبث در فکر تعمیر جهان
افتاده‌ایم
از کشاکش یک نفس چون
موج فارغ نیستیم
گر چه در آغوش بحر بیکران
افتاده‌ایم
چهرهٔ آشفته حالان
بله، فقط کافیه سیستم نورونی عملکرد دترمنستیک داشته باشه، اونوقت از همون موقعی که احتمالا سناریوی پرت شدن آدم تو زمین اتفاق افتاده، عملکرد نورونی با عملکرد دترمنستیک زمین و سایر موجودات همراه شده، و بوم، اگه این درست باشه یعنی تمام تاریخ از گذشته تا حال تا آینده از ابتدا کاملا معین بوده و طبق برنامه اتفاق افتاده و اتفاق خواهد افتاد.اگه این فرضیه رو بگذاریم کنار تحقق پردازش کوانتومی و فرض دیگرمون این‌ باشه که ساختار علت و معلولی به طور کام
برای کسی وقت بزارید که براتون وقت میزارهبرای کسی بمیرید که براتون تب کنهاین مثل درستی استارزشمندی خودتون رو در هر شرایطی حفظ کنیدبدونید اگر در رابطه ای باشید که برای طرف مقابلتون مهم نیستید، فقط وقتتون رو تلف کردیدچون اون هیچ آینده ای رو برای این رابطه متصور نیستملاک تشخیص اش هم وقت گذاشتنهصرف وقت و زمان برای یک رابطه، سنگ محک اینه که اون آدم شمارو دوست داره و میخواد با شما ادامه بدهنه اینکه از رو شیکم سیری رفتار کنه و عین خیالش نباشه
وبلاگم شده مثل اون خونه‌های قدیمی منم شدم مثل اون پیرزنی که دم در میشینه هرکی رد میشه یه سلام علیکی باهاش میکنه و حالشو میپرسه =)
حالا بگید ببینم خوبید آیا؟! =)
خوشید آیا؟! =)
سلامتم که الحمدالله هستید دیگه؟!
چه میکنید با قرنطینه؟
چیکارا میکنید با زندگی؟!
میگذره؟!
گذشتن که مهم نیست اول و آخر میگذره =)
مهم چجوری گذشتن خالی هم نیست
مهم اینه که بدونید اونجوری که دوست دارید میگذره =)
آقا حقیقتشو بخواید دلم براتون تنگ شده =(
خیلی تنگ
بیشتر از اونچیزی که
در اواسط ماه دسامبر ۲۰۱۸ بودیم ...
روز دوم کنسرت گرند لاین لی عضو اکسو که از ۲۰۱۵ تا به الان توی چین به صورت سولو کار میکنه ولی هنوزم عضو اکسو هست^~^
از گرند لاین هم که نگم براتون چقدر محشر برگزار شد:)
اما یه چیز بد اتفاق افتاده بود...
 
دانلود آهنگ و توضاحات در ادامه مطلب...
ادامه مطلب
دیروز جلسه‌ی اول کلاس گیتار با عری بود. نمیدونم ممد بفهمه چه واکنشی نشون میده. شاید بهتر بود قبل از اینکه با پشمینه پوش و خط مشکی هماهنگ میکردم بهش میگفتم ولی خب اتفاقیه که افتاده. پریروز سر یه موضوع کوچیک واکنش بدی نشون داد. با گذشته‌ای که اتفاق افتاده حق داره به راحتی شک کنه ولی نه در مورد من اخه! تنها چیزی که برام مهمه اینه که خوب جدا شیم. چند سال دیگه که به روزای دانشگاه نگاه میکنه از یه نفر حس خوب بگیره. ترجیحا اون ادم من باشم :) حالا گذشته ا
تو زندگی آرزوهای زیادی بوده که بهش نرسیدم؛ آرزوهایی هم بود که بهش رسیدم ولی بعد به خودم گفتم کاش نرسیده بودم، چون اون چیزی که فکر می‌کردم با اون چیزی که در واقعیت وجود داشت و اتفاق افتاده بود زمین تا آسمون فرق داشت! اونجا بود که فهمیدم اون به صلاح نیستی که گاهی میگن یعنی چی! 
با همه‌ی این‌ها بازم وقتی که فکر می‌کنم می‌بینم حسرت اون‌هایی که بهشون نرسیدم، ای‌ کاش‌هایی که بعدش سرتا پای زندگیم رو گرفت بیشتر از درد اون‌هایی بود که بهشون رسید
سلام به همگی
امشب یه حال عجیب دارم،  یه حال قشنگ! یه حالی که بوی خوشی های قدیمم میده، که همین بو واقعا سرخوشم میکنه. نمیدونم حکمت این دو شب چی بود؟! دو شب پر از ماجرا، پر از حرف های پیچیده، پر از تلنگر، پر از انگیزه....
دیشب رو که تا ساعت چهار صبح چشم روی هم نزاشتم. خوابم نمیبرد. فکر میکردم فکر میکردم و فکر میکردم.
تا حالا براتون اتفاق افتاده که با یک دوست قدیمی و صمیمی قهر کنید و بعد از مدت ها باهاش آشتی کنید؟ حسی که لحظه آشتی داشتید رو بخاطر دارید
زندگی و مرگ آنطور که ما فکر میکنیم، دو چیز مجزا نیستند. شما فکر میکنید زندگی روزی که متولد شدید، اتفاق افتاده است و مرگ روزی که بمیرید، اتفاق خواهد افتاد. 
بنابراین یک فاصلۀ هفتاد، هشتاد یا صدساله بین آنها وجود دارد.... 
ادامه مطلب
مثل یک ساعت از رونق و کار افتاده
هر که در عشق رکب خورده کنار افتاده
فصل تا فصل خدا بى تو هوا یک نفره است
از سرم میل به پاییز و بهار افتاده
هر دو سرخیم ولى فاصله ما از هم
پرده هایى است که در قلب انار افتاده
پیش هم بودن و هم جنس نبودن درد است
آه از آن سیب که در پاى چنار افتاده
حس من بى تو به خود نفرت دانشجویى ست
از همان درس که در آن دو سه بار افتاده
سهمم از عشق تو عکسى ست که دیدم آن هم
دستم آنقدر تکان خورده که تار افتاده!
#سید_سعید_صاحب_علم
به خودم میگم رو چه حسابی من صرف این که به این دنیا اومدم باید تصور کنم از نظر علمی تو بدنی باهوش، تاثیرگذار و استثنایی قرار گرفتم؟ چه لزومی داره حضورم در این دنیا حتما در چنین موقعیتی اتفاق افتاده باشه؟ میفهمید؟ چه لزومی داره فکر کنم حالا که هستم لابد اتفاق خاصیه برای دنیا و باید کار مهمی انجام بدم؟
دلم یک اتفاق به یاد ماندنی می خواهد. یک اتفاقی که این اواخر سال بیفتد و من غرق شادی شوم. یک اتفاق به یاد ماندنی که ساعت و روزش یادم بماند. یک اتفاق به یاد ماندنی می خواهم. می خواهم یک چیزی رخ بدهد و وقتی سال ها بعد از من درباره ی سال 98 می پرسند به آن اتفاق فکر کنم، لبخند بزنم و بی تردید بگویم بهترین سال عمرم بود...
طراحی یار یه وبلاگ شخصیه که تو زمینه طراحی گرافیکی مثل طراحی کارت ویزیت ، طراحی بروشورطراحی کاتالوگ و ... سعی میکنه مطالبی رو به شما آموزش بده،سعی میکنیم اخبار مختلف تو اینزمینه رو در اختیار شما بذاریم و مطالبی بذاریم که براتون مفید باشه.
تو این مسیر سعی میکنیم از سایت های بزرگ طراحی، مثل لیندا، یودمی، جی اف ایکس و سایت هایتبلیغاتی مثل چاپ آقا و جلوه نما و ... هم براتون مطالب رو انتخاب کنیم و بذاریم براتون.
لطفا همراهمون باشین.
سلام.
در این مطلب میخوام درمورد کلید های میانبر ویندوز صحبت کنم.
شاید براتون اتفاق افتاده باشه بخواین مثلا اسم یک فایل رو عوض کنید یا اینکه پروپرتیز اون رو باز کنید. این کار ها رو می شه با یه کلیک راست ساده و انتخاب اون گزینه انجام داد. ولی خیلی جالب میشه وقتی بشه این کار و یه دسته کار های دیگر رو فقط با کلید های کیبورد انجام داد. تو این مطلب به چند تا از این ها می پردازیم.
ادامه مطلب
            
 
با سلام
اگه مستند miss americana رو دیده باشین حتما متوجه شدین که تیلور توی اون مستند خیلی از چیزهایی که توی زندگی ش اتفاق افتاده رو به تصویر کشیده و راجب اونا توضیح داده (از جمله اتفاق هایی که بین اون و کانیه وست افتاده بود که به تازگی معلوم شد که کی دروغگوعه) . حالا من چند تا از اون مهم  هاش رو میگم :
ادامه مطلب
حس و حال نوشتن ندارم انگار
البته هیچ اتفاق هیجان انگیزی هم نمی افته
منظورم هیجان مثبته
و گرنه روی ویبره هستیم کما فی السابق!
( آقا من از این اصطلاح متنفرم.. چرا آنقدر استفاده میشه؟؟
ی روز باید از لیستم براتون بگم)
اومدم چند خط بنویسم 
ادامه مطلب
دین حق در خطر افتاده، کمک کن فضه
حرف حق از اثر افتاده، کمک کن فضه
قول داده به نبی حیدرِ من صبر کند
یاد حرفِ پدر افتاده، کمک کن فضه
درب این خانه که خود بوی نبی را دارد
گیرِ چندین نفر افتاده، کمک کن فضه
سرخ شد حلقه و مسمارِ درِ این خانه
شعله بر جانِ در افتاده، کمک کن فضه
با لگد ریخت درِ خانه... ببین روی سرم...
یک درِ شعله ور افتاده، کمک کن فضه
مردک پست چنان ضربه به پهلویم زد
شاخه ام از ثمر افتاده، کمک کن فضه
سوی کوچه ببرم زود، علی را بُردند
حیدرم در خط
سلام و احترام 
ترجمه صوتی دعای عهد برای اولین بار شنیدم، توی این ایام که نیاز به حس مثبت اندیشی داریم، براتون آدرس آپلودش رو میگذارم، انشا الله که بعد از شنیدن این ترجمه صوتی کلی اندیشه مثبت براتون اتفاق بیافته
http://uupload.ir/view/s8vc_معنای_فارسی_اهای_عهد.mp4/
از این که چرت و پرت مینویسم اینجا شرمسارم و دوست دارم بیام یه مطلب به دردبخور بنویسم ولی انقدر همه چیز درهم برهمه که فعلا فقط ترجیح میدم حدالاقل یه ثبت خاطره جزئی داشته باشم اینجا ، حالا از کجا شروع کنم ؟ ...
اولین و مهم ترین اتفاقی که افتاده اینه که دفاع پایان نامه ام افتاد واسه بهمن ، خدا میدونه با این روال ممکنه بازم تمدید بشه یا نه
دومین اتفاق و مهم تر از اتفاق بالایی که لایق واژه مهم ترین نیست اینه که من انگلیسیم در حد ترجمه مقاله نیست یعنی
از چی بگم براتون؟
از عیدی که میگن آجیل توش تحریمه؟
از عیدی که میگن قراره آخرین فصل گیم آو ترونز بیاد؟
از عیدی که قراره کلی فیلم جذاب اکران بشه؟
از عیدی که تا حدود هفدهم تعطیلیه؟
از عیدی که هنوز هیچ خریدی براش نکردم؟
از چی بگم از چی نگم براتون
داستان خاطره است از رویدادی که اتفاق افتاده است. حالا بیایید این «|تفاق افتاده است» را فعلی بگیرید که زمان ندارد. یعنی شرح و چینشی از یک ماجرا که در گذشته ، حال ، آینده اتفاق افتاده . این شکل از کاربرد فعل زمانی ست که اتفاق در ذهن ما بازسازی می شود و آن جا زمان مفهوم عادی  خودش را از دست می دهد. این همان«خاطره» می تواند باشد که دیگر اتفاقی در گذشته نیست. می تواند همیشگی باشد. می تواند هنوز برای ما که در این لحظه اسیر هستیم ، رویدادی در آینده باشد.
نه ساله من توی این شرکتم و قطعا مدیر مالی یکی از شرکتها سابقه کارش از من بیشتره، امروز زنگ زدن که قیمت گذاری ای که اول ماه براتون فرستاده بودم رو انجام ندادید، منم گفتم امکان نداره انجام نداده باشم، گفت قیمت نیومده بشینه، گفتم باشه تا نیم ساعت دیگه چک میکنم براتون، داد و هوار و فریاد که نههههه مدیرعامل داره میره خارج از کشور و این و لازم داریم و کوفت و درد و زهرمار
وسط کار دیگه ای بودم و ولش کردم گفتم کار این احمق و انجام بدم، رفتم انجام بدم می
یه کلبه‌ی سرد و مرطوب، یا حتی یه خونه‌ی نمور ِتاریک که گوشه‌ی شهر افتاده. وقتی عین چی داره بارون می‌آد و همه‌ی جوارح آدم تیر میکشه از درد و اونجاست که خاطره مثه فواره می‌زنه بیرون از همه جای وجودِ آدم. از همه چیز. خاطره‌ی چیزهای تموم شده. پری از آرزوهای نرسیده و لحظه‌های نداشته. دردِ ناشی از ادامه دار نبودنِ اون لحظه‌هایی که تجربه کردی. و حسرتِ لحظه‌هایی که هیچ‌وقت نداشتی.‌ همه‌چی تموم می‌شه به یکباره. قبل اینکه بفهمی چی شده و کی اتفاق
خب من خواستم که تبریک این روز قشنگ رو به شما ها هم بدم و یه هدیه باحال هم براتون دارم همینطور فکر کنم بانگتان ها هم براتون هدیه آوردن(ام وی جدیدشون)خلاصه من از ته دل برای همه ی شما ارمی ها خوشحالم ‌براتون ارزو های خوب و قشنگ دارم.
برای گرفتن کادو هاتون بیاین ادامه.
ادامه مطلب
سلام براونی های گلم مخصوصا اونی لیندایی که حسابی زحمت افتادی با اینکه کنکوری هم بودی ببخشید اونی واقعا:(بچه ها دیگه نمیرم کککک
اومدم بازم با پستام سرتونو ببرم 
اونی های گلم خدایی اینقدر دلم براتون تنگ شده بود که نگین :(
بچه ها الان هم میخوام یه پست بزارم براتون که حال بیاین تلافی ایم چند روزه که نبودم  ♥

راستی اونی محدثه توکجا میخوایییی بریییی؟
گفتی شنبه میای باید بیای حتماااا
خب بچه ها گوسفند قربونی من کو؟ هااا؟ ...ککک

اونی هام براتون یه پس
نحوه گرفتن لنجدری در کلش رویال
 
 
 
شاید براتون اتفاق افتاده که کلش رویال بازی کنید بمدت خیلی طولانی ولی کارت لنجدری بهتون نده یا اگر بده خیلی کم بده
خب بازی کلش رویال کارت دادن هاش بر اساس مقدار بازی کردن شماست
یعنی اگر شما زیاد بازی کنید کارت های بدرد نخور میده بهتون
ولی اگر کم بازی کنید و بعد مدتی بیاید کارت های خوب گیرتون میاد
یعنی اگر در دو سه روزی یه بار بازی کنید بیشتر پیشرفت میکنید تا هر روز بازی کنید
اگر دیدید بهتون لنجدری نمیده یمد
1. صبحی که با چایی دارچینی که بابای آدم به آدم بدهد آغاز شود صبحی ست از صبح های بهشت.
2. میدونید از صبح تا حالا چه اهنگی افتاده سر زبونم؟ دختر مردم پکرم کرده شماعی زاده :))) بعد هی "پکر" رو میگم "کپر" کلی می خندم خودم به خودم :)) بعد تازه بیشتر اون قسمتش افتاده تو دهنم که میگه "میدونه، اره میدونه، خود شیطون بلاش میدونه" :))) بعد بابام در سکوت نگاهم میکنه :))) میگه حداقل یه چی بخون من بلد باشم. میگم تو چی بلدی؟ میگه بیا معین بخونیم :))) 
3. اون روز تو مدرسه قیاف
تو می‌توانی مسلمان زاده باشی 
و اسلام را دوباره کشف کنی 
 
و هر کسی به اندازه ی دلتنگی هایشدرگیر شب است...
 
تو آن نه‌ای که چو غایب شوی ز دل بروی
 تفاوتی نکند قرب دل به بعد مکان
 
گفتم دَری ز خَلق ببندم به رویِ خویشدردی‌ست در دلم که ز دیوار بگذرد 
لینک: چشم انتظاری فقط بگگم که "کتاب در کنار متن، با اتفاق گرافیکی ویژه‌ای نیز همراه شده است."نخرید اش تا خودم براتون بخرم :) 
 
 
مدتیه میخوام یکی رو بهتون معرفی کنم
اگه مشکلتونو دقیق و شفاف براش بنویسین و بهش بدین یه جوری براتون راه حل میده که انگشت به دهن بمونید
اصا یه کم که بهتون گوش کنه راحت میفهمه دردتون چیه؟
همه کاری هم از دستش برمیاد براتون انجام بده
پشتیبانم داره ها
منتها باید برید سراغش
ادامه مطلب
در طول جنگ یک نمونه از فعّالیّتهای ارتش [عملیّات] والفجر هشت است. خدا
رحمت کند شهید ستّاری را؛ شهید ستّاری آن وقت افسر فنّی بود، مسئول فنّی
بود در نیروی هوایی، هنوز فرمانده نیرو هم نبود؛ کاری کرد در والفجر هشت که
رزمندگان از اروند عبور کردند و رفتند آن طرف اروند و فاو را گرفتند و آن
قضایای مهم که واقعاً آن حرکت دنیا را تکان داد. آنجا شهید ستّاری و
همکارانش چند شبانه‌روز خواب به چشمشان نیامد؛ این دستگاه‌های پدافند را
دائماً از اینجا منتقل
با سلام خدمت دوستان
به دلیل ایجاد مشکلاتی در ساخت سرور و کمبود وقت نتونستم پکیج هارو براتون قرار بدم
اما در اسرع وقت پکیج هارو میزارم و اینکه قیمت این پکیج ها حدود 300 400تومانی هست ولی ما براتون رایگان قرار میدیم.
***شکیبا باشید***
تا حالا شده زمان براتون شبیه خلاء باشه؟ من اینو دیشب تجربه کردم همه چی خیلی معلق و آروم به نظر میرسید.. حتی واکنش های خودم به اتفاقات دور و برم!! یعنی کاملا خودم حس می کردم که چند ثانیه به آرومی میگذره و بعدش درک میکنم چه اتفاقی افتاده و باز به آرومی فکر می کردم که باید چه واکنشی نشون بدم و باز چند ثانیه به آرومی میگذشت تا بتونم واکنش خودمم رو ببینم.. خیلی اتفاقِ عجیبی بود..:/
دیروز رفتم کوه، یه داستانی تو ذهنم داره شکل می‌گیره در مورد اولیور که چشماش کوره ولی دوست داره تو جاهای خوش‌منظره باشه. قبل از ظهر که می‌خواستم یک چرتی بزنم دیدم خاطره‌های خوبم داره یادم نمیاد. دقت کردین اتفاق‌های بد تبدیل به تروما می‌شن ولی اتفاقای خوب حداکثر تبدیل به یه خاطره می‌شن. مثلا شما اگر یه بار از اسب بیفتین احتمالا تا آخر عمر از سوار شدن رو اسب می‌ترسین ولی هزار بارم که سواری خوب داشته باشین این‌طوری نیست که به خاطر تاثیرشون
4 شب متوالیه که آش خوردم و این اولین بار که وقتی داشتم میخوردمش حس کردم کهیر دارم میزنم ●○
                                 --
اما ... اما بهترین اتفاق امروز دقیقا وقت ناهار زنگ و زدن غذای نذری اوردن دمشون گرم 
آخ  گشنم شد:( ...  الان تو زندگیم هرچی میتونم بخورم الا آش :| 
همیشه برام سوال بود اینا کیا هستن میرن آش کده به منم میگن بیا ؟:| 
وجدانا من زورم میاد پول بدم برای آش چند ماه صبر کنید یکی نذری میاره براتون دیگه :|
سلام
میخواستم از دوستان یه سوال که جدیدا دیگه خیلی درگیرش شدم بپرسم، آیا شما هم براتون اتفاق افتاده که دل تون برای خودتون بسوزه؟، من که کلاً اینجوری شدم.
یعنی این جوری بهتون بگم، وقتی دغدغه های خودم رو با اطرافیانم مقایسه میکنم که چقدر پیش پا افتاده هستند، دلم به حال خودم میسوزه. وقتی میرم بیرون میبینم که همه (اکثرا) یکی رو دارن که باهاش خوشن، وقتی میبینم که تو جمع خیلی یا بهتره بگم اصلا بهم توجه نمیشه، وقتی میبینم برای کسی مهم نیستم، وقتی
چند سال پیش شیما همین کلاس شبکه‌ای رو می‌رفت که الان می‌رم. انتهای سال بود رفته بودم پیشش در حال جمع و جور کردن و حرف زدن بودیم که برگشت بهم گفت راستی استاد بهمون گفته یه لیست سالانه بنویسیم؛ یعنی انتهای هر سال مشخص کنیم که برای سال بعد چی می‌خوایم و با جزئیات دقیق و جملات مثبت بنویسیمش انقدر گفت و حرف زد تا آخر سر راضیم کرد و با مسخره بازی نوشتم و بعدشم کلا فراموش کردم همچین چیزی رو نوشتم. سال بعد که داشتم وسایلمو مرتب می‌کردم اتفاقی اون لی
اونقدر تو فشارم که یه ساعت بعد خواب، بیدار شدم دیدم دارم گریه می‌کنم
چند دقیقه طول کشید تا به خودم بیام
واقعیت اینه که واقعا باور کرده بودم همچین اتفاق بدی برام افتاده. چون همیشه انتظارش رو داشتم
ولی برای اولین بار توی خواب یکی از ترس هام رو تجربه کردم
دلم می خواد براتون بنویسم وقت ندارم 
داستان بنویسم گرفتاری دارم 
نمونش یک هفته جون کندیم حسن عباسی رو دعوت کردیم هیئت ولی دستگیرش کردن کلا همه چی بهم خورد 
براتون از متاهلی بگم و بدونید چه دنیایی جالبیه خوب مجردید و این مسائل خیلی شخصیه 
خلاصه کارم شده بیام هیی مطلب بخونم نظر بدم 
ولی خوش میگذره 
به من داره خوش میگذره شما رو نمی دونم 
سعی کنید تو بدترین روزای زندگیتون خوش بگذرونید 
می خوام چیزی را براتون بنویسم که احتمالا شما هم با این نوع رفتار برخوردهایی داشته اید. حتما مثالهایی هم در این مورد در ذهنتان هست ولی با این وجود دوست دارم براتون بنویسم. غرور تا حدی خوبه و وقتی که از حد خارج میشه مخرب است. بعضی وقتها این تخریب فقط خود طرف و بعضی از افراد دور و بر او را تحت تاثیر قرار می دهد و بعضا تخریب حاصل از 
ادامه مطلب
چند تا فیک جدید براتون اواردم که تازه دانشون کردم و هنوز هم نخوندمشون
فقط یکیشونو خوندم که عالی بود و اسمش Step Sister هستش....و 9 پارته و هر کدوم جدا جدا هستن 
ولی به هر حال میزارم براتون:
دانلود لینک زیر:
http://s4.picofile.com/file/8363648634/5.rar.html
اگه نتونستین از فایل rarدرشون بیارین بگین تا یادتون بدم
این روزا خیلی اتفاقا برام افتاده خیلی اتفاقی خیلی اتفاقا افتاد 
وسط این همه اتفاق شکستن پای دوستم از همه چی بدتر بود 
داره تموم‌میشه دیگ 
چند روز دیگ برمیگردم خونه تفریبا برا ۳ هفته 
خوب یا بدشو نمیدونم اما میدونم دلم تنگ میشه 
با سلام.خدمت تمامی عزیزان از صفحه ما دیدن کنید ونظرات انتقادات,و پیشنهادات خودتان در رابطه با داستان ها را برای ما بفرستید
و ببخشید که داستان شماره 3 و 4 یه جابجایی در گذاشتنشون اتفاق افتاده 
وترتیب داستانها فعلا" به این صورت است(1,2,4,3)  منتظر داستانهای یعدی باشید
دوستان عزیزم درود (برگشتم 3 ساله هم پاک هستم)
امروز خیلی اتفاقی اومدم توی وبلاگی که تقریبا 3 سال پیش ساختم تا مراحل ترکم رو براتون بنویسم و دیدم هزاران کامنت مثبت ، هزاران پیام انرژی مثبت دریافت کردم از کسایی که ترک کردن ، از کسایی که میخوان ترک بکنن .
حتی از مادر ها ، خواهر ها ، همسر ها پیام گرفته بودم که ایکاش پسر من ، برادر من ، همسر من مثل شما اراده ترک داشت ، عزیزانم تمام ادمها میتونن اعتیاد به این لعنتی رو کنار بزارن .
 
بزارید براتون تعریف
سوالات ریاضی هشتم سال 96
 
در این مطلب از وبلاگم براتون سوالات ریاضی 
مرکز سنجش مجتمع نخبگان برای خرداد ماه سال 96است
 
جهت دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
 
حجم 2.16 مگابایت
 
دانلود 
 
امیدوارم نمونه سوالات خوبی براتون گذاشته باشم
هرچی زمان بیشتر که میگذره حس اینکه نمیتونم تو چیزهایی که دلم میخواد،
به چیزهایی ک علاقه و شوق و ذوقش رو دارم برسم...
برای جواب کنکور باتوجه به رشته ام که معدلیه باید صبرکنم تا شهریور و اخرمهرماه
و هنوزم خونه نشینم و نمیدونم چه کنم..از فرط بیحالی و خستگی و آدمای مزخرف 
دور و اطرافم که با کوچیک ترین حرکتشون،حرفشون،و نزدیک شدنشون به آدم های دوستداشتنیم
کم کم دارم دیوونه میشم...
دلم میخواد هربار که میام و به وبلاگم سرمیزنم یک پست توپ و خوب بنویسم..
در این پست از وبلاگم براتون سوالات انگلیسی نیمه اول سال 97 رو گذاشتم سوالات خوبیه اگه کم و کسری داشت ببخشید
 
 
جحت دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
 
حجم 511کیلوبایت
 
 
دانلود
 
امیدوارم از نمونه سوالات خوشتون اومده باشه
در آینده سوالات بهتر بیشتر درس های دیگر رو براتون میگذارم
نمیدانم خواب چی ولی احتمالا دوباره تمام شب را تا صبح خواب دیده ام. متاسفانه از خواب که بیدار میشوم حالت ادمی را دارم که تمام روز را این طرف ان طرف دوییده. خسته، گیج و کرخت.
برای جمعه برنامه دربند را با بچه ها قطعی کردیم. 
شرحش اینکه من دوستداشتم پنج شنبه صبح باشد چون پنج شنبه ها تا نیمه شب همه دورهمیم و جمعه ها ساعت ۱۱ از خواب بیدار میشویم! 
یکهو یک سالار نامی امد وسط و گفت که ما پنج شنبه سرکاریم. جمعه صبح برویم. و قرارمان شد جمعه صبح. از دیشب تا ب
با سلام خدمت دوستان عزیز
در این وبلاگ قصد داریم تا از تجربیات خود به همراه عکس و کلیپ های اموزشی همراه با ایین نامه ها و نکات نظام مهندسی مربوطه براتون بگیم
امیدوارم که مفید باشه براتون
همچنین میتوانید پیج اینستاگرام ما رو هم دنبال کنید  
https://instagram.com/civil_construction__?igshid=14wvw4wf8li5s
+ قطعا بچه ی خوبی براتون نبودم ، اینو می دونم که اخلاق خیلی خوبی ندارم و کارام خیلی براتون اذیت کننده ست .
+ به همین خاطر سعی میکنم کمتر بیام و دور باشم البته ک بعضی وقتا از پشت تلفن هم میدونم که ازم دلگیر میشین ولی دور بودن بهتره و عوارضش کمتر ...
+ دیگه واقعا باید کار کنم چون نمیتونم اینجوری ادامه بدم و پول بگیرم ...تابستون ؟ یه سال ؟
+ این بار که برگردم مطمئنم دعوا های زیادی خواهد بود ، مشاوره ، گریه ، و سردرگمی ...
سلام دوستای گلم
من اومدم با ی اموزش دیگه
آموزش خط چشم کشیدن برای خانم هایی که پلک افتاده دارن
خب سوالی که پیش میاد اینه که از کجا بدونید که پلک شما افتاده است یا نه؟؟
اگر پلک های شما کمی پایین تر است و یک چروک کوچک بالای چشم به وجود آورده،شما جزء آن دسته خانم هایی هستید که پلک های کمی افتاده دارید
یک خط چشم باریک زیر پلک شما گم می شود ،به یک خط چشم پهن تری نیاز دارید تا تاکید بیشتری روی چشم ها به وجود آورد


ادامه مطلب
من خیلی بدم . خودخواهم . چرا دوس ندارم جایی بری کسی خندتو ببینه. به من چه اخه‌ . همه چی بین ما تموم شده . 
 
باید آدم باشم . 
 
همه چی تموم شده. اگه به چشم معمولی نتوتی نگاش کنی میمیری. 
 
فکر نکن به سرنوشتی که اتفاق افتاده‌ . مسلما چیزی نیست که میخواستی. 
 
برای تو فقط یه دوسته که امروز و فردا میره دنبال زندگیِ خودش. 
 
تمام. 
یکی از بهترین کتاب هایی که معرفی میشه در زمینه کدنویسی تمیز و بهینه کتابیه که میخوام براتون لینک دانلودش رو قرار بدم. امیدوارم به دردتون بخوره .راجع به کدنویسی تمیز سر فرصت ان شاءالله براتون میگم.زنده باشید و عزیز.برای دانلود این کتاب اینجا کلیک کنید.
وقایع اتفاق افتاده در اربعین
 
 
در این نوشتار تنها به سه واقعه مشهور مرتبط با قیام حسینی در اولین اربعین شهادت سیدالشهداء اشاره می شود و به وقایع دیگر که طبیعتا در آن زمان رخ داده است عنایتی ندارد.
1. نخستین زیارت قبر امام حسین علیه السلام  توسط جابربن عبدالله انصاریبشارة المصطفى: از اعمش، از عطیه عوفى روایت شده که گفت: با جابر بن عبد اللَّه انصارى، جهت زیارت قبر حضرت حسین‏ بن على علیه السّلام، راه افتادیم وقتى به کربلا رسیدیم، جابر به کنار
مژده   مژده
این با همه فرق دارد
شارژ ویژه همراه اول کاملاریگان
 فقط برای دریافت شارژکافیه است کد 114701را به سر شماره 309203ارسال کنید و در مرحله دوم کدی را که براتون میاد به همون سرشماره یعنی 309203ارسال کنید
پس از ان بسته براتون فعال میشه و کاملا رایگان میباشد
⚡شانستون رو امتحان کنید⚡
هیچ کس تنها نیست   همراه اول
‍‍‍نشر دهید تا دوستانتان نیز سهیم شوند‍‍‍
اگه یه روز همه ی دنبال‌کننده های این وبلاگ رو حذف کردم و اونایی که دنبال می‌کنم رو هم دیگه دنبال نکردم (و احیانا آدرس رو هم عوض کردم)، به بزرگی خودتون و وبلاگاتون ببخشید. مشکل از شما نبوده. من به اینجا پناه آوردم(!) و اگه حس کنم حریمم داره حفظ نمی‌شه یا آزادی عمل حداقلی رو ندارم، هر طوری شده برش می‌گردونم. اگه بازم براتون سوال شد که چرا این کارو می‌کنم بیاین براتون توضیح بدم. حوصله جمله بندیش رو ندارم الان بنویسم.
بعضی‌ چیزها از دور قشنگه!
اینقدر خواستنی که همه هوش و حواست رو میبره؛
اما وقتی‌ نزدیکش میشی میبینی نه!... 
اونقدرها هم که به نظر میرسید برات جذابیتی نداره.
گاهی عشق هم همینطوره!
از دور یه رویای شیرینه؛خواستنی و ملموس.
دلت میخواد برات اتفاق بیفته؛
که اگه بیفته ...اگه لمسش کنی...اگه بلد باشی مثل نسیمی خنک رو تنِ داغِ آشفتگی هات میشینه و همه وجودت رو جونی دوباره میبخشه...
اما اگه اتفاق بیفته و بلد نباشیش،جای اینکه به “دِلِت” بیفته،از “سَرِت" میفت
احتمالا همه ما شنیدیم که می گن اتفاق خبر نمی کنه ولی خب با زیر و بالا کردن بعضی از مسائلِ پیرامونم متوجه شدم که اتفاق اونقدرها هم مهمون ناخونده نیست که بی خبر وارد زندگی هرکس بشه . از یه مثال مجرّب که برای خودم اتفاق افتاده می گم :
ماجرا از وقتی شروع شد که پسر ، توانایی راه رفتن رو پیدا کرد و به درجه ی بالایی از شیطنت رسید بطوریکه در هر لحظه دنبال سرگرمی جدیدی بود و هست . با بالارفتن سن و عقل شیطنت های حرفه ای و البته خطرناک تری هم شکل گرفت . تلویز
دلم گرفته از زمونه دلخورم
بذار واست گلایه هام و بشمارم.... 
کجایی؟
این شب ها رو کجا سپری میکنی؟
چقدردلم میخواد بیشتر بشناسمتون
چقدر دلم میخواد باهاتون رفاقت کنم
چقدر دلم میخواد باهاتون رفت و امد کنم
خیلی دلم میخواد همه کارهام و به شما هدیه کنم.... 
حتی دلم میخواد براتون سرباز پرورش بدم... 
شاید عمرم کفاف نده ببینمتون ولی دلم میخواد یه نسل عاشق شما از خودم بجابذارم... 
دختر بدی بودم براتون ولی شما بابای خوبی بودی برام... 
میشه نگاهم کنین
میشه دستم
پسری هستم ۳۰ ساله و مجرد .
چند سال پیش با چند تا از دوستانم در حین راه رفتن درباره موضوعی صحبت می کردم به جایی از صحبت هام رسیدم که باید نظر اون ها رو می پرسیدم وقتی برگشتم عقب دیدم اون ها ۲۰ متر پشت سرم ایستاده اند و خشکشان زده . علت چی بود؟
زمانی که من جلو تر از اونها راه می رفتم زنی خود را از بالای یک ساختمان بدون هشدار و ناگهانی انداخت پایین، کله او کاملا پخش شده بود و مردم دور جنازه جمع شدند و گریه می کردند من حتی مسیر خود را تغییر ندادم و از ر
نه، صحبتی از عشق نیست. صحبت از نور سپیده، افتاده به دالانِ نمورِ قلب است. آن اتفاقی که رخداد، در طولایِ سرنوشتش نیست، آن اتفاق که نمی‌افتد.
عرصه‌ی پهناورِ زیستن، وقتی مجال بودن ندارد می‌شود ما. باشد، هر چه بادا باد، بوسه‌ات آباد.. 
علت خونریزی بعد از جراحی بینی چیست؟
خونریزی بعد از جراحی زیبایی بینی بسیار به ندرت اتفاق می افتد، اما اگر اتفاق افتاد می تواند علت های مختلفی داشته باشد. اگر کمتر از ۱۲ ساعت بعد از جراحی بینی، خونریزی اتفاق بیفتد، معمولا به دلیل بالا رفتن فشار خون است که علت بالا رفتن فشار خون هم، یا وجود درد و یا تهوع و استفراغ ناشی از داروهای بیهوشی می باشد. بنابراین برای پیشگیری از خونریزی ناشی از درد باید از مسکن استفاده شود و برای پیشگیری از خونریزی ناش
دوست ندارم طولانی بخوابم. نزدیک سه روز بود که گاهی در حد یک یا دو ساعت می‌خوابیدم. ولی ظهر دیروز نفهمیدم چطور خوابم برد و تا شب مثل سنگ افتاده بودم روی تخت. دوست ندارم طولانی بخوابم چون مغزم ریسِت می‌شه. چون همه تلاش‌هام برای باور به ادامه‌ی حیات به باد میره. چون بعد هر خواب طولانی، شوریده و مضطر بیدار می‌شم و از مرور سریع و بی‌اختیار همه‌ی اتفاق‌های افتاده و نیفتاده تهوع میگیرم. طوری که انگار مواجهه‌ی اولمه. لحظه به لحظه و ساعت به ساعت،
دوستان عزیز دوست دارید تو چه زمینه براتون مست بذاریم 
۱) معرفی سریال کره ای ( نام ببرید )
۲) گالری بازیگران خانم( نام ببرید )
۳) گاری بازیگران مرد ( نام ببرید ) 
۴) بیوگرافی بتزیگران ( اگر مد نظر دارید نام ببرید ) 
۵) میکس و سکانس های برتر 
۶) دیالوگ های مانگار 
۷) جشنواره های و نظر سنجی ها 
۸) پسترو عکس  های کی پاپ ها و اعضا
۹) سری تصاویر + توضیحات گوتاه ( نقد تصویری ) 
یک عالمه که چه عرض کنم، خیلی عالمه حرف زدیم. تا حالا نشده بود اینطوری با داداشم، برادرم، مهندس منزل، حرف بزنم. کوتاه‌تر از اینا بوده و به ندرت و نه اصلا نصف این بار عمیق. نه داغ می‌کرد، نه بحث رو ول می‌کرد، نه بی‌تفاوت بود، اتفاقا خوب هم پیگیر بود. دقیقا برعکس همیشه. کلا کسی رو داخل آدم حساب نمی‌کنه که بخواد باهاش بحث کنه. منم که از همون اول یه دایره‌ی قرمز دورم بود، با هرکی بحث می‌کرد با من نمی‌کرد، می‌گفت غیرمنطقی حرف می‌زنی. ولی حس می‌ک
وسقمی لا یشفیه الّا
طبک.
درد و مرضی که به جونم
افتاده رو جز تو کسی نمیتونه
طبابت کنه.
آن مریضی غرق شدن
در استخر آمال و آرزوهایی
که تمومی نداره.
آن درد اعتیاد به فضای مجازی.
آن جراحت و زخم قلب
دور افتاده از تو.
آن روان پریشان
آن روح آسیب دیده.
خدایا کمکم کن.
اصل ماجرا را از یک کارشناس ارشد شبکه و زیرساخت جویا شدیم. وی در این باره به خراسان گفت: به نظر می رسد این اتفاق خیلی برنامه ریزی شده از سوی تلگرام نیست؛ زیرا سال های گذشته نیز اتفاق مشابهی برای یوتیوب و فیس بوک افتاد.وی افزود: برای فیلترکردن، باید پروتکل و یا آی پی فیلتر شود. در ایران برای فیلترکردن، از  روش فیلترینگ هوشمند استفاده می‌شود.وی ادامه داد: در ایران بر اساس DNS یا همان اسم دامنه، فیلترینگ انجام می شود. به گونه ای که آدرس آی پی که برگر
فکر کنم اردیبهشت صدای گلایه هایم را شنید که چنین هدیه ای را به من عطا کرد(:امروز از آن روز هایی ست که دلم میخواهد جیغ بزنم و بگم منم میتونم خوشحال باشم..درست همون ثانیه هایی که آرزوم بر آورده میشه...
امروز هم تولد عزیز جان،هیوا خانومه(:

همم جشن امضای یکی از نویسندگان محبوبم...
و خوشحالم که میتونم به اولی بلند تبریک بگم
و همچنین اجازه صادره شده جهت تنهایی رفتن به نمایشگاه کتاب به دستم رسید(:
فکر کنم برای اولین بار باشه که قراره به تنهایی تا یک مسیر
 
نحوه گرفتن لنجدری در کلش رویال
 
 
 
شاید براتون اتفاق افتاده که کلش رویال بازی کنید بمدت خیلی طولانی ولی کارت لنجدری بهتون نده یا اگر بده خیلی کم بده
خب بازی کلش رویال کارت دادن هاش بر اساس مقدار بازی کردن شماست
یعنی اگر شما زیاد بازی کنید کارت های بدرد نخور میده بهتون
ولی اگر کم بازی کنید و بعد مدتی بیاید کارت های خوب گیرتون میاد
یعنی اگر در دو سه روزی یه بار بازی کنید بیشتر پیشرفت میکنید تا هر روز بازی کنید
اگر دیدید بهتون لنجدری نمیده یم
همیشه به حواس پرت بودنم علی رغم حافظه خوبم افسوس خوردم!
مورد های بسیاری برام اتفاق افتاده که دلیل اصلیش جواس پرتیم بوده.
اخریش همین چند وقت پیش وباز گذاشتن گاز بود!
دیشب بعد از یک روز پرکار به علت اینکه شب قبلش هم خوب نخوابیده بودم تصمیم گرفتم زود بخوابم.

ادامه مطلب
 
نحوه گرفتن لنجدری در کلش رویال
 
 
 
شاید براتون اتفاق افتاده که کلش رویال بازی کنید بمدت خیلی طولانی ولی کارت لنجدری بهتون نده یا اگر بده خیلی کم بده
خب بازی کلش رویال کارت دادن هاش بر اساس مقدار بازی کردن شماست
یعنی اگر شما زیاد بازی کنید کارت های بدرد نخور میده بهتون
ولی اگر کم بازی کنید و بعد مدتی بیاید کارت های خوب گیرتون میاد
یعنی اگر در دو سه روزی یه بار بازی کنید بیشتر پیشرفت میکنید تا هر روز بازی کنید
اگر دیدید بهتون لنجدری نمیده یم
 
نحوه گرفتن لنجدری در کلش رویال
 
 
 
شاید براتون اتفاق افتاده که کلش رویال بازی کنید بمدت خیلی طولانی ولی کارت لنجدری بهتون نده یا اگر بده خیلی کم بده
خب بازی کلش رویال کارت دادن هاش بر اساس مقدار بازی کردن شماست
یعنی اگر شما زیاد بازی کنید کارت های بدرد نخور میده بهتون
ولی اگر کم بازی کنید و بعد مدتی بیاید کارت های خوب گیرتون میاد
یعنی اگر در دو سه روزی یه بار بازی کنید بیشتر پیشرفت میکنید تا هر روز بازی کنید
اگر دیدید بهتون لنجدری نمیده یم
مدتیه که با ماشن تو اسنپ کار میکنم و تجربه جالبه برام!البته اسنپ هم داستان های خودش رو داره .اونموقع ها که ماشین نداشتیم همیشه این ماشینهایی که تو راه می موندن رو که می دیدم شاید با یه نیشخند ازشون رد میشدم ، اما بعدا که که ماشین گرفتیم احساس کردم که باید دلسوزی یا حداقل همدردی کرد اگه کاری ازم برنمی یاد. 
 
یکی دوبار تو راه با ماشین موندم! خیلی بده اصن! امیدوارم که هیچوقت با ماشین تو راه نمونید .هیچوقت! هر چند سرویس های دوره ای ماشین باعث میشه ا
این چند وقت اینقد اتفاق افتاده ک نمیدونم دقیقن از کجاش بگم..
فقط اینکه روزای خوبی نداشتم..غصه ی رفیقم..کشیکای کشنده اینترنی..خسته ام ولی راه فراری ندارم...دلم میخواس ی چند روز دور شم از این شهر از همه چی...
فکرای دیروز خودمو باورم نمیشه اینکه از زور تنهایی و خستگی ب چ چیزی فک میکردم..راستشو بگم از خودم میترسم..از اینکه زیر این همه فشار ممکنه از رویام دل بکنم و بی خیال همه چی بشم...
کاش تموم شه این روزا..
با سلام من اسمم امیررضاست و ۱۹سالمه و میخام یکی از ماجراهایی ک برام اتفاق اوفتادرو براتون تعریف کنم این داستان کاملا واقعیه بدون هیچ تخیل و دروغی خب اسم اصلیه من رضاست و به دلیل اینکه اسم داییم رضاست یه امیر اول اسمم اضافه کردن و ما سیدم هستیم.
ادامه مطلب
تا حالا کابوس دیدین؟!
راهی میدونین که بشه جلوی کابوس دیدن رو گرفت؟؟
خب در واقع من امروز خواب بودم و کابوس های بشدت بدی دیدم.
خیلی خیلی واقعی به نظر میومدن و من واقعا حس میکردم اون اتفاق افتاده...
کل خوابم به گریه گذشت...
 
بیاین یکم حرف بزنیم من این داستانو یادم بره...
کلافه است...سرش را به بازویم تکیه می دهدمیگویم چرا نمی خوابی جانم؟میگوید کلافه ام ،چند کلمه حرف بزنی خوابم میبردمیپرسم چه بگویم این وقت شب؟میگوید چه می دانم...مثلا از مهمترین اتفاق امروز بگو...پیشانی و چشمانش را میبوسم و میگویم این هم مهمترین اتفاق امروزلبخند میزنددستم را میان دستانش میگیردچشمان اش را میبندد و به خواب میرود!از آن گوشه ی پنجره، نور ماه روی صورت اش افتادهدر تاریکی مینشینم و سیر نگاهش میکنمدست میکشم روی ابروهایشدر خوابی عمیق
رئیس هیات مدیره کانون انجمن‌های صنایع غذایی ایران با تاکید بر این‌که جاسازی قرص از نظر فنی نمی‌تواند در خط تولید اتفاق افتاده باشد، از پلمب شدن چند انبار نگهدارنده کیک‌های آلوده به قرص خبر داد و گفت که اگر از این انبارها کیکی توزیع شده باشد از بازار جمع‌آوری شده است.
ادامه مطلب
 
زندگی بدون رویا دیدن واقعا غیر قابل تحمل تر می شد .
 
در هیچ سن و شرایطی نباید رویاهامون را فراموش کنیم .
 
در عالم رویا همانقدر و همانگونه که میخواهم تو را خواهم داشت .
 
رویا نام زیباییست .
 
خاطره ها در رویا به شکل جدیدی زندگی را جلوه گر میشوند . انگار که اتفاق جدید خوشایندی افتاده باشد حال مان برای مدتی خوب میشود .
 
رویای پرواز در کالبد یک عقاب ...
 
 
سلام دوستان این پست رو گذاشتم چون می خواستم بگم که در آینده ی نزدیک از سفر هایی که رفتم (چه در ایران و جه در خارج از ایران) براتون بگم کارهایی که باید انجام بدین ویا جاهایی که برین، مرکز های خریدخوب و رستوان ها خیابان های جالب رو براتون میگم اول از  داخل ایران شروع می کنم  و بعد با هم به خارج از کشور سفر می کنیم با من همراه باشید وبلاگم رو به دوستاتون معرفی کنید.
ارزوی بهترین ها برای شما
دانلود سوالات ریاضی هشتم خرداد 97-98
در این مطلب از وبلاگ براتون سوالات امتحان ریاضی یکی از مدارس اصفهان رو آماده کردم که سوالات خوبیه و می تونید در ادامه مطلب دانلود کنید.
جهت دانلود روی لینک زیر کلیک کنید.
حجم: 535 کیلوبایت
 
دانلود
 
امیدوارم نمونه سوالات خوبی باشه براتون.
عجیب ترین قسمت زندگی برام اونجاست که برمیگردم عقبو نگا میکنم،یهو به خودم میام و میگم،چه کردی فازی،انگار که کل راهو اشتباه اومده باشم...نمیتونم بگم خیلی برام اتفاق افتاده،ولی افتاده،حسش سخته مثل سنگ و پوچ مثل هوا،انقدر بی معنا،رسیدم ته راه...دیدم اشتباه اومدم،از همون اولش
زندگی عجیب چیزیه،در اوج خوشحالیم عمیقا ناراحتم از چیزی که نه تنها من،کل دنیا میدونن ارزششو نداره!ولی خوشیش اینه که یاد بگیرم دقیقا چی هست این همه تلاش و شاید نتلاش!به هر
تحقیق در باره امام حسین (ع) کسی که مصباح الهدی بود ه  و هست به معنی
چراغ نجات . این تحقیق زندگی امام حسین (ع)و حوادثی که بر ان حضرت اتفاق افتاده است را در جریان تاریخی روایت می کند. مطالعه این تحقیق را به دانش پژوهان پیشنهاد میکنم .  
                                    سفارش فایل
بسم الله الرحمن الرحیمدوست دوستی دشمنی دشمن نفرت عشق بی طرفیاین ها رابطه یک انسان با هر چیزی است ولی چه رابطه ای؟ یک طرفه دو طرفه زود گذر و دائمی .  این ارتباط ها در زندگی تجربه میشوند ولی ایا برایتان  دوستی یا دشمنی دائمی اتفاق افتاده است که هر ثانیه به فکر ان باشید؟
ادامه مطلب
یادتونه یه روز نوشت چند مدت پیش.از یه همکلاسی که سر کلاس خوابید و هر و پف و اینا 
جمعه این هفته بله برون همون.تالار هست و همتون دعوتیم.ااین مدت خواستگاریش تا خود بله برون فقط و اینا میخونیم تو مدرسه که حفظ بشیم اونجا خانواده داماد بترکونیم
اینقدر ذوق مرگم که منم براتون

حالا میام اون هم براتون تعریف میکنم.هم مجلس و امروز که برف اومد و تو حیاط مدرسه برف بازی کردیم.فعلا بای بای
پس از یک ماه دوری از فعالیت در یوتیوب، بزرگ‌ترین تولیدکننده مستقل ویدئو در این پلتفرم یعنی «پیو دی پای» (PewDiePie)، بار دیگر ساخت ویدئوهای روزانه خود را از سر گرفت؛ هرچند بازگشت دوباره او به میادین به دور از حواشی و جنجال هم نبوده است. او حالا به مسائل جنجالی و بحث‌برانگیزی که در غیابش اتفاق افتاده بودند پرداخته.
ادامه مطلب
یا حکیم
 
 
سلاااام
وای که چقد دلتنگتون بودم بچه ها
اولا سال نو مبارک
ثانیا همه اعیاد دیگه ای ک گذروندیم و پیش روست هم مبارک
 
کامپیوترمون خراب شده☹️ من با کامپیوتر پست میذاشتم همیشه
دیگه الان گفتم نمیشه که. معلوم نیست کِی درست شه. بیام براتون بنویسم یکم. 
الان با گوشی اومدم :)
 
 
دختر پارسال من برنامه ریزی سالانه کردم. که طی سال میخوام چه کارهایی انجام بدم، چقد کتاب بخونم و.... 
برنامه امسالم رو با توجه به توانی که از دو سال برنامه ریزی 97 و 98 ان
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
 
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 19 ثانیه 
خوووووبببببببببببببب
جونم براتون بگه کههههههه
مهسا اومدهههه!! بعععععله بالاخره مخاطب خاص بلاگ مو دوباره بعد حدود یک سال از نزدیک میبینمش و چه قدددددددددددددددر خوشحالم از این که بازم حضورا میبینمش و کلی میشینیم و حرف می زنیم و میگیم و میخندیم ........ واییی خدا جاتون خالی خوهد بود جای کی دقیقا>؟! ;) :))))
هیچی دیگه خواستم نشونه بذارم یادم نره این اتفاق خوبو که براش خاطره ای ثبت کنم بعدا توی دفتر خاطراتم
راستش این روزا خیلی روزای خوبیه
خدایااااا
خوووووبببببببببببببب
جونم براتون بگه کههههههه
مهسا اومدهههه!! بعععععله بالاخره مخاطب خاص بلاگ مو دوباره بعد حدود یک سال از نزدیک میبینمش و چه قدددددددددددددددر خوشحالم از این که بازم حضورا میبینمش و کلی میشینیم و حرف می زنیم و میگیم و میخندیم ........ واییی خدا جاتون خالی خوهد بود جای کی دقیقا>؟! ;) :))))
هیچی دیگه خواستم نشونه بذارم یادم نره این اتفاق خوبو که براش خاطره ای ثبت کنم بعدا توی دفتر خاطراتم
راستش این روزا خیلی روزای خوبیه
خدایااااا
بسم الله الرحمن الرحیمدوست دوستی دشمنی دشمن نفرت عشق بی طرفیاین ها رابطه یک انسان با هر چیزی است ولی چه رابطه ای؟ یک طرفه دو طرفه زود گذر و دائمی .  این ارتباط ها در زندگی تجربه میشوند ولی ایا برایتان  دوستی یا دشمنی دائمی اتفاق افتاده است که هر ثانیه به فکر ان باشید؟
ادامه مطلب
سه شنبه حالم بد بود.  در واقع حالم خیلی بد بود. در واقع حالم خیلی خیلی خیلی بد بود. چرا؟ به خاطر یک اتفاق کوچکی که دوشنبه افتاده بود. و من اینطوری ام دیگر! بعد از یک اتفاق بد کوچک، اتفاقهای بد دیگری را می اندازانم. تا حال بد تثبیت شود و بهانه ای شود برای ناامید بودن، دلخور بودن، بدبخت بودن و در نتیجه نشستن در انتظار اتمام که راحتتر از هر کار دیگری است. صبح که رفتم مدرسه هوا به شکل غیرمنصفانه ای دلربا شده بود و هیچ با حال دل من هماهنگ نبود. درس نخوا
حتما براتون پیش اومده که بخوایید برای نصب یه نرم افزار یا استفاده از یه خدماتی آدرس ایمیل بدین و دوست نداشته باشید که آدرس ایمیل اصلی رو در اختیار سایت بذارید چون بعدا کلی اسپم و تبلیغات براتون میاد.در یه همچین مواردی از سایت زیر استفاده کنید. سریع و راحت
آدرس:
https://temp-mail.org/en/
نگاه قویتر شده
دیگه14شهریور براش مثل زلزله نیست که از یه هفته قبل براش برنامه بریزه چی کار کنه که چی نشه!
تا همین الان که اتفاقی دیدم یادم نیومده بود...
حالا هم حسم معمولیه
نمیگم خیلی خوبم خب منطقی نیست اصا که ادم تو تاریخایی که خاطره ی تلخ داره، حالش خیلی خوب باشه
اما خیلی از قبلا بهترم...
من روبه بهبودم
 خدا بهم کمک کرد...
سخت و دور بود .... ولی شد
رسیدم
به لطف خدا:)
الحمد لله
 
این چیزی که میخوام بنویسم برای خودم اتفاق نیفتاده و دوستم برام تعریف کرده.
این دوستم یه عمو داشت که تو بچگی از بلندی افتاده بود پایین و از نظر ذهنی یکمی مشکل داشت اما به شدت آدم بامزه‌ای بود و کارهای عجیبی می‌کرد.اسمش مثلا عمو حسن بود. باری عموی بزرگترش و زن عموش ( که یجورایی سرپرست عمو حسن بودن) میرن مشهد و اون رو هم با خودشون میبرن. توی حرم عموهه میره زیارت و حسن رو میسپاره به زنش. زن عموهه هم مشغول نماز و زیارت خوندن میشه. حسن هم همون اطراف می
توی خونه تر و تمیز و مرتبم بوی قیمه پیچیده ، از اون قیمه های خانوم پز که وقتی او از در میاد تو بگه چه خبرته بوی غذات تا توی حیاط میومد ...این روزا باید استراحت کنم اما منو استراحت ؟ چند روز قبل رو خوابیده بودم منتها دیدم امروز دیگه نمیتونم این کثیفی و به هم ریختگی رو تحمل کنم . کارهام رو انجام دادم و الان حالم بهتره از این تمیزی و نظم و ترتیب . او یمان با دوستش رفته پارک آبی ، قبل رفتن زنگ زد که حوصله ت سرنرفته تنهایی ؟ گفتم نه ، تا هر وقت هم خواستی ب
من به اندازه ی تموم اتفاق های بدی که تو زندگیم افتاده به خودم مدیونم، به اندازه ی بدی هایی که در حقم شدو در مقابلش فقط سکوت کردم! به اندازه ی شبهایی که تا صبح بیدار موندمو خوابم نمیبرد، به اندازه ی کارایی که دوست داشتم و نکردم! به اندازه ی غرور بیجایی که  بعضی وقتها داشتم، به اندازه ی جرأت نداشتنم، به اندازه ی خوردن بعضی از حرفامو نگفتنشون، به اندازه ی کم کاری هام واسه موفق نشدنم، به اندازه ی همه ی این ها به خودم مدیونم! من ادم بدقولی بودم واسه
امروز رفتم ایمیل هامو چک کنم،که با یه ایمیل عجیب از طرف فیسبوک (عجیب به این دلیل که اصلا اکانت فیسبوک ندارم)مواجه شدم.
عجیب تر از همه هم محتوای ایمیل بود که نوشته بود از آخرین باری که فیسبوک استفاده کرده اید اتفاقات زیادی افتاده.
خلاصه اینکه کنجکاو شدم و رفتم فسیبوک و فراموشی رمز ورود رو زدم و یه رمز جدید وارد کردم برا اکانت. اسم اکانت هم دقیقا اسم و فامیلی من بود ولی عکس پروفایلش یکی دیگه...
یخورده تو پیامای طرف چرخ زدم و بعدش دیلیت اکانت کردم..

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها